از جمله مشكلاتي كه در چند دهه اخير كشور ما با آن مواجه شده عدم تعامل و ارتباط بين صنعت و دانشگاه است. دانشگاه‌ها هر ساله تعدادي فارغ‌التحصيل را به جامعه تزريق مي‌كنند، اما مسئله اينجاست كه چند درصد اين افراد مي‌توانند وارد بازار كار شوند و از آن تعدادي هم كه مشغول به كار شدند، اين حرفه در راستاي مدرك تحصيلي آنهاست؟

بهتر است براي درك بهتر اين فرآيند به تعريف سيستم رجوع شود. چرا كه  صنعت و سازوكارهاي آن يك سيستم و دانشگاه نيز به طور جداگانه سيستمي ديگر محسوب مي‌شود، كه هر كدام اهداف خاص خود را دارند. سيستم مجموعه‌اي از اجزا است كه براي رسيدن به هدف مشترك هر يك از اعضاي آن با هم تعامل دارند. تفكر با رويكرد سيستمي بر خلاف مكتب سنتي، نگاهي كل‌گرايانه به مسائل دارد. از اصول اين نوع نگرش مي‌توان به موارد زير اشاره كرد:

·       در تفكر سيستمي، هر پديده‌اي به مثابه يك سيستم در نظر گرفته مي‌شود.
·       كليت يك پديده بررسي مي‌شود؛ يعني چگونگي تعامل بين اجزاء و تعامل با محيط و ديگر سيستم‌ها مورد توجه است.
·       پرهيز از انزواطلبي؛ حيات يك سيستم در گرو تعامل با ديگر سيستم‌هاست.


براي تبيين فرآيند ارتباط بين صنعت و دانشگاه،مي‌توان از تفكر سيستمي وام گرفت. با توجه به اين رويكرد لازمه بقاي هر كدام دوري از انزوا و ايزوله شدن است.
دانشگاه به عنوان مهمترين ركن نظام آموزشي كشور مي‌تواند در ايجادتوسعه علمي نقش مهم و حياتي را ايفا كند (زرگر و همكاران، ۱۳۸۹). در كنار دانشگاه، صنعت نيز از اركان مهم توسعه در جامعه محسوب ميشود (نعمتي و همكاران، ۱۳۹۳). با توجه به موارد ذكر شده درمورد تفكر سيستمي و رويكرد كل گرايي به مسائل تعامل بين صنعت و دانشگاه ضرروي است.

موانع ارتباط موثر بين صنعت و دانشگاه:

  • بروكراسي اداري

  • دانشگاه زدگي

  • كمبود مسائل انگيزشي

  • كمبود منابع انساني

  • عدم وجود فرهنگ تحقيقات

  • اصرار بر روش‌هاي منسوخ و ناكارآمد (فائض و شهابي، ۱۳۸۹).

گروه پژوهشي «سلام علم»  با دو هدف اساسي بهبود كسب و كار از طريق پيوند بين علم و صنعت و كمك به پژوهشگران عزيز كشورمان شروع به كار كرد. به اين منظور خدمات دانش پژوهشي و پژوهش ياري را ارائه ميدهد. اعضاي اين گروه پژوهشي برآنند كه براي تحقق تعامل بين صنعت و دانشگاه، گام كوچك اما مهمي بردارند. با واسپاري پروژه‌هاي خود به اين گروه، كسب و كار خود را بهينه كنيد.