ارزش كلان داده (Big data) در خدمات خردهفروشي
ارزش كلان داده (Big data) در خدمات خردهفروشي
اطلاعات در دنياي خردهفروشي حياتي است. شركتها مدتهاست كه بر روي دادههاي فروش و تحقيقات بازار تكيه كردهاند تا تجربيات بهتري براي مشتري به ارمغان آورند، زنجيرههاي تامين را كارآمد سازند و پيشنهادات توليد را بهبود بخشند.
چرا كلان داده در خردهفروشي رونق يافته است؟
ابزارهاي ديجيتال امروزي، منابع دادهي بيشتري از آنچه قبلاً بوده براي خردهفروشان تدارك ديدهاند. آنها نه تنها ميتوانند نشان دهند كه كدام توليدات و كجا فروخته شدهاند بلكه در حال حاضر ميتوانند مشخص كنند كدام مشتريان حقيقي و گروههاي مشتريان در حال خريد آن چيزي هستند كه در نظر گرفته بودند و چگونه تصميمات خريدشان تحت تاثير نيروهاي خارجي است.
دادههاي جمعآوري شده از شبكههاي اجتماعي، دستگاههاي اينترنت اشياء و جستجوي ساده در اينترنت ميتوانند به شركتها چيزهاي زيادي دربارهي تمايلات و رفتار مشتريان بگويند. سكوهاي توسعهيافتهي تجزيه و تحليل ميتوانند اين دادههاي بدون ساختار را پردازش كنند تا گرايشها و ترجيحات مشتريان را مشخص كنند.
خردهفروشها ميتوانند از اين دادهها استفاده كنند تا تصميماتي تجاري بگيرند كه با نيازهاي واقعي مشتريان توازن بيشتري دارد؛ به جاي اينكه تلاش كنند به بهترين شكل از مشتريانشان درخواست كنند كه چيزي كه نميخواهند را بخرند يا به اين كار مجبورشان كنند.
۵ مورد استفادهي ارزشمند از كلان داده در خردهفروشي
۱. چشمانداز ۳۶۰ درجهاي از مشتريان
كلان داده به خردهفروشان اجازه ميدهد تا بيشتر در مورد مشتريانشان بدانند. اين امر به نوبهي خود به آنها امكان ساخت يك تصوير جامع از رفتار مشتريان ميدهد.
دانستن اينكه شخص چه چيزي دوست دارد و چه چيزي دوست ندارد، هرچند وقت يكبار خريد ميكند و به چه ميزان در شبكههاي اجتماعي فعاليت ميكند، همه عوامل مهمي هستند كه ميتوانند به دادههاي سنتي جمعيتشناسي بيشتري مانند گروه سني، جنسيت و مكان جغرافيايي، در ارتباط با مشتريان واقعيت بخشند.
ابزارهاي تجزيه و تحليل و يادگيري ماشيني به شركتها كمك ميكنند تا اين كميتها را در سرتاسر محدودهي گستردهي منابع مشخص كنند و سپس آنها را با مصرفكنندهي مناسب مطابقت دهند.
به محض تقسيمبندي مناسب، اين مشتريان ميتوانند مركز توجه كمپينهاي بازاريابي پيچيده و هدفمند قرار بگيرند كه بر روي سفر مشتريان واقعيشان بازتاب بهتري دارد.
تركيب دادههاي به دست آمده از برنامهي وفاداري، فعاليت در برنامهها و عضويتهاي تجارت الكترونيك، پيگيري هزينهها را در طول زمان براي خردهفروشان از هميشه آسانتر كرده است. اين دادهها به آنها نه تنها امكان مشاهدهي آنچه مشتريان خريداري كردهاند را ميدهد بلكه در مورد نحوهي خريد آنها و اينكه تحت چه شرايطي به آن روي آوردهاند، نظريات بهتري ارائه ميدهد.
براي مثال اگر احتمال بيشتري وجود دارد كه برخي اشخاص در زمانهاي خاصي از سال خريد كنند، فرصت خوبي است كه با توصيهها و پيشنهادات مازاد آنها را هدف قرار دهيم. همين دادهها در دورههاي زماني كوتاه مدت ميتوانند جهت اطلاعرساني استراتژيهاي بازاريابي طراحي شده جهت جلب مشتري، مورد استفاده قرار بگيرند.
اهميت اطلاعات مشتريان به اين معني نيست كه كلان داده تنها شامل دادههاي جمعآوري شده از مشتريان است. كلان داده شامل اطلاعاتي است كه از منابع مختلف جمعآوري ميشوند و همهي آنها ميتوانند تاثيري بر تقاضا در بازار داشته باشند.
يك مثال معروف، استفادهي پانتين (Pantene) از دادههاي آب و هواست تا مشتريان بالقوه را در صورت انتظار وجود رطوبت محلي با تبليغات در مورد محصولات برطرفكنندهي وز مو، هدف قرار دهد.
تجزيه و تحليل داده كلان همچنين ميتواند براي به دست آوردن بينشهاي مهم دربارهي اينكه چگونه پيشامدهاي روزانه بر روي گرايشات مشتريان تاثير ميگذارد و حاشيهاي ارزشمند نسبت به رقيبان در اختيار خردهفروشان قرار ميدهد، كمككننده باشند.
كلان دادهها به سازمانها كمك ميكنند تا ناكارآمديها را در ساختار سازمانيشان، از تداركات زنجيرهاي تا ساماندهي بك آفيس، مشخص كنند. اين به اين معني است كه اغلب در قفسههاي فروشگاهها و مراكز توزيع توليدات مناسبي قرار خواهند گرفت، كارمندان ميتوانند زمان بيشتري را صرف پاسخگويي به نيازهاي مشتريان كنند و (مهمتر از همه) هزينههاي غيرضروري از بين خواهد رفت.
اين موضوع بخصوص براي شركتهايي كه هنوز در حال حفظ مغازههاي خردهفروشي حضوري هستند، حياتي است. زيرا به طور فزايندهاي با رقباي سرسخت از همتاهاي آنلاينشان مواجه ميشوند.
فناوري مانند مسيريابي سامانه بازشناسي امواج راديويي و الگوريتمهايي كه مديريت تداركات زنجيرهاي را بهينه ميكنند، ميتوانند به شركتها كمك كنند تا در عصر حمل رايگان و تحويل در همان روز، مطرح باقي بمانند.
هدف نهايي از چشمانداز ۳۶۰ درجهاي از مشتريان اين است كه تجربهي بهتري براي آنها رقم بخورد. اين هدف فراتر از اين است كه در زمان مناسب، تبليغات مناسب را به شخص مناسب ارائه كنيم.
تجزيه و تحليل كلان داده ميتواند براي پردازش هزاران تماس از سوي مشتريان به كار گرفته شود تا چالشهاي معمولي را كه مشتريان با آنها مواجه ميشوند را تعيين كند و راهحلهايي براي پايدار كردنشان به كار گيرد.
دريافتگر اطلاعات ميتواند تصوير دقيقتري از نحوهي حركت افراد در يك فروشگاه حضوري به ما بدهد كه به شركتها اجازه ميدهد تا فضا را براي كاهش ناسازگاريها بهينه كنند.
با اينكه شايد مشتريان فوراً متوجه اين تغييرات نشوند ولي برايشان تجربهي خوبي خواهد بود كه باعث ايجاد وفاداري ميشود و كاري ميكند تا آنها در آينده نيز بازگردند.
نحوهي بهكارگيري كلان داده در خردهفروشي
جمعآوري حجم عظيمي از اطلاعات مورد نياز براي ساخت بيشترين كلان دادهها در خردهفروشي يكي از چالشهاي اصلي براي بيشتر شركتهاست.
پردازش اين اطلاعات به حجم عظيمي از قدرت محاسباتي نياز دارد كه اغلب فراتر از توان اكثر خردهفروشهاست؛ به كنار كه همهي اين دادهها را كجا دخيره كنيم!
مراكز داده به دليل قابليت انعطافپذيري و اطمينان، راهحل مناسبي هستند. آنها به دليل درآميختن افزونههاي بيشمار و پيشنهاد خدمات تحسين برانگيز بازيابي فاجعه، اغلب امنترين محيط براي اطلاعات مشتريان هستند.
با فرارسيدن زمان پردازش اين اطلاعات، توانايي آنها در ارتباط سريع با سكوهاي ابري متعدد تضمين ميكند كه شركتها هميشه به منابع محاسباتي دسترسي داشته باشند. اين امر ميتواند به تقاضاهاي پردازش كلان داده پاسخگو باشد.
۵ دليل اهميت مراكز داده براي استراتژي پشتيبانگيري شما
۵ دليل اهميت مراكز داده براي استراتژي پشتيبانگيري شما
همانطور كه اهميت اطلاعات در كسبوكار امروزي بيشتر ميشود، استراتژيهاي توسعهيافته براي پشتيبانگيري موثر اين اطلاعات به يكي از بزرگترين نگرانيهاي سازمانها تبديل شده است. با وجود اينكه شركتها اطلاعات حياتيشان را به سادگي نزد خودشان ذخيره ميكردند، اما حالا بيش از پيش براي تهيهي سرويسهاي پشتيبانگيري به مراكز داده رو ميآورند.
تاثير اين كار زماني است كه مراكز داده متعارف و نرمافزار محور بتوانند براي سازمانهايي كه توانايي رسيدگي به حوادث رخداده براي اطلاعاتشان را ندارند، آسودگي خاطر به همراه داشته باشند.
۱- نقص هارد درايو
بيشتر سازمانها متوجه اهميت پشتيبانگيري از اطلاعات هستند. حتي اگر اين كار توسط يك مركز دادهي نرمافزار محور يا ديگر گزينههاي سرويس مركز داده (DcaaS) انجام شود، تعداد بيشماري هستند كه روشهاي قديمي را رها نميكنند.
پشتيبانگيري از اطلاعات بر روي هارد درايوهاي خارجي نه تنها براي مديريت ناخوشايند است بلكه نتايج فاجعهباري به همراه دارد. به وجود ذخيرهي اطلاعات بر روي دستگاههاي مكانيكي درايو هارد ديسك يا دستگاههاي درايو حالت جامد جديد، خطر از دست رفتن اطلاعات به دليل نقص فني يا سانحه حائز اهميت است. هر هفته در آمريكا حدود ۱۴۰۰۰۰ هارد درايو از كار ميافتند كه تقريباً ۳۰ درصد اين خرابيها به دليل خطاي انساني است.
پشتيبانگيري اطلاعات بر روي يك هارد درايو محلي حتي براي يك تجارت كوچك هم حفاظت موثري به حساب نميآيد. با اينكه هارد درايوها راهحلي ارزان، ساده و مطمئن بهنظر ميرسند ولي بازيابي اطلاعات از يك دستگاه از كار افتاده اغلب غيرممكن است. علاوهبراين هارد درايوها معمولاً به موقع پشتيبانگيري نميشوند. در نتيجه در موقعيتي كه اطلاعات از دست رفتهاند، اگر براي بازيابي مورد استفاده قرار بگيرند به اطلاعات ناقصي دست مييابيم.
مراكز داده ميتوانند بلافاصله در يك فضاي ابري به عنوان بخشي از پيشنهادات سرويس مركز داده (DcaaS) از اطلاعات پشتيبانگيري كنند. همچنين براي تضمين دسترسپذيري هميشگي به اطلاعات حتي در زمان نقص هارد درايو، قدرت پردازش چندگانهي بيشتري تهيه كنند.
۲- بلاياي طبيعي
مردم هنگام وقوع بلاياي طبيعي معمولاً به خطر خسارتهاي فيزيكي فكر ميكنند. سيل و طوفان ميتواند منجر به خرابي ادارات شود و براي تداركات انبارها ويراني بهبار آورد. با اين حال، بلاياي طبيعي براي بيشتر شركتها خطراتي بلندمدت و جديتر به همراه دارند: از دست رفتن اطلاعات.
بر طبق اطلاعات فما (سازمان مديريت بحران فدرال) ۴۰ تا ۶۰ درصد كسبوكارها بعد از متحمل شدن خسارات ناشي از بلاياي طبيعي هرگز بازگشايي نشدند. با اينكه دليل اين كار تاحدودي به هزينههاي خالص بازسازي زيرساخت حياتي كسبوكار برميگردد ولي از دست رفتن اطلاعات عامل اصلي ديگري در اين شكستهاست.
بدون مركز داده پشتيبانگيري، امكان دارد كه شركتها زماني كه بلاياي طبيعي قسمتي از ساختار IT آنها را نابود ميكند، اطلاعت مهم تجاريشان را براي هميشه از دست بدهند. بازسازي يك اداره، يك چيز است ولي بازسازي يك پايگاه دادهي مرتبط با مشتري كه به دقت دستهبندي شده و گردآوري آن سالها زمان برده است، همه چيز است ولي غيرممكن.
اين شركتها با محروميت از اطلاعاتي كه براي كار به آنها نياز دارند هيچ انتخابي ندارند جز اينكه يا درهايشان را تخته كنند يا از اول شروع كنند. با پشتيبانگيري اطلاعات توسط مراكز دادهي DcaaS كه قابليت تحمل شديدترين بلاياي طبيعي را دارند، شركتها ميتوانند آسوده خاطر باشند كه اطلاعاتشان بعد از اين بلايا هم در دسترس خواهند بود.
۳- امنيت فيزيكي
يك ادارهي معمولي ازديدگاه امنيت چندان مرعوب كننده نيست. حتي اگر ساختمان به سيستم امنيت يا نگهباني مجهز باشد، نميتواند جلوي كسي را بگيرد كه وارد اداره ميشود و يك هارد درايو به سرقت ميبرد يا اطلاعات حياتي را داخل يك كارت حافظه بارگذاري ميكند. مهمتر اينكه چه چيزي مانع يكي از كارمندان همان شركت ميشود كه به چنين كاري دست نزند؟
حتي امنترين ادارات هم از نظر ميزان امنيت فيزيكي با يك مركز دادهي متداول يا نرمافزار محور برابري نميكنند. مراكز دادهي DcaaS با لايههاي چندگانهي امنيت كه دو عامل معتبر زيستسنجي و ليستهاي محدودكنندهي دسترسي را در هم ميآميزند، بالاترين سطح از امنيتي را كه سازمانها خواستار آنند، ارائه ميدهند. اين امر تضمين ميكند كه حتي در مواجهه با اتفاقات كماحتمال كه اطلاعات حياتي از در اداره خارج ميشوند، هميشه در پشت ديوارهاي يك مركز دادهي امن، يك پشتيبان مطمئن وجود دارد.
۴- حفاظت از باجافزار
در سالهاي اخير حملات سايبري رشد روزافزون و پيچيدهاي داشتهاند. يكي از موفقترين استراتژيهايي كه امروزه استفاده ميشود، باجافزار است. باجافزار از بدافزارهايي استفاده ميكند كه در سيستم جا ميگيرند و اطلاعات را رمزگذاري ميكنند. بنابراين صاحب اطلاعات و ديگر كاربران مجاز، نميتوانند به آنها دسترسي پيدا كنند.
به محض رمزگذاري اطلاعات، هكرها با قربانيان تماس برقرار ميكنند و پيشنهاد ميدهند كه اطلاعات را در ازاي پرداخت پول قفلگشايي ميكنند. با اين حال جاي تعجب ندارد كه در مواردي با وجود پرداخت باج، اطلاعات اغلب رمزگذاري شده باقي ميمانند.
حفظ يك پشتيبان جداگانه در يك محيط امن مركز داده تضمين ميكند كه شركتها حتي زماني كه سيستمهاي اصليشان قرباني باجافزارها شده است، قادر به دسترسي به اطلاعات باشند و تجارتشان را سرپا نگه دارند. با وجود اين حملات كه در سالهاي اخير فزوني يافتهاند، سازمانها در هر اندازهاي بايد به فكر استراتژيهاي پشتيبانگيري باشند تا اثرات اين حملات را تخفيف دهند.
۵- دسترسپذيري اطلاعات
امروزه مشتريان خواستار دسترسي فوري به توليدات و خدمات هستند. اين امر به شركتها فشار زيادي وارد ميكند تا زيرساختهاي شبكهاي را طوري بسازند كه سطح بالايي از زمان كاري را براي پاسخگويي به نياز مشتريان ارائه دهد. زماني كه سيستمها خاموش ميشوند و دسترسپذيري به خدمات قطع ميشود، مشتريان ايمانشان را به شركت از دست ميدهند و جاي ديگري به دنبال چاره ميگردند. بازسازي اعتماد مشتريان به يك نشان تجاري حتي اگر عملي هم باشد، سالها زمان ميبرد.
پشتيبانگيري از اطلاعات از طريق امكانات امن DcaaS كه زمان كار بالايي ارائه ميدهد ميتواند به شركتها كمك كند تا از خودشان در برابر شكستهاي احتمالي در زيرساختهاي IT، محافظت كنند. همچنين تضمين ميكند كه اطلاعات بر اثر تجاوز يا كمبودي كه باعث از دست رفتن آنها ميشود، هنوز هم در دسترس باشند. اين كار شركتها را قادر ميسازد سريعاً پسرويها را جبران كنند تا بتوانند با كمترين ميزان قطع خدمات، به نيازهاي مشتريان پاسخ دهند.
مراكز داده در استراتژي پشتيبانگيري هر سازماني نقشي حياتي ايفا ميكنند. چه اينها، شركتهايي در سطح پرمخاطره باشند يا شركتهايي نوپا و كوچك با تعداد كمي مشتري. فكر كردن به شكلدهي برنامههاي احتمالي براي رسيدگي به حادثهي از دست رفتن اطلاعات، به دليل اهميت روزافزون اطلاعات براي تحويل توليدات و خدمات در امروز و آينده، ميتواند براي شركت و مشتريان آسايش خاطر به همراه داشته باشد.
برچسب: ،